رسنـ خاطره ها

مشخصات بلاگ
رسنـ خاطره ها

..: بسـم‌ الله الرحمـن الرحیـم :..

غرض،نه نوشتن ترجمه‌ است بر آفتاب و نه-نعوذ بالله-تفسیر برأی کلام خدا. که این سیاهه، به مثابه نجوای یکی از
اهالی زمسـتان است با خردادِ کلام خدا و لاغیـر.

  • http://sound.nasr19.ir/index.php?id=2&mp3=http://setfa.net/images/hcek9qbbcu6t4z1i9bxi.mp3&as=1&ar=1&volume=100
پیوندهای روزانه

از انکار تو می‌آیم‌ ! تمام‌ِ باورِ دیروز !

سرابی‌ بودی‌ از آغاز ، نه‌ یک‌ فانوس‌ِ یلداسوز !

از انکار تو می‌آیم‌ ! رفیق‌ِ نارفیقی‌ها !

شکستن‌های‌ بی‌وقفه‌ : تمام‌ِ سهم‌ من‌ از ما !

مرا این‌گونه‌ در برزخ‌ ، رها کردی‌ به‌ آسانی‌ !

نه‌ همدستی‌ ، نه‌ همپایی‌ ، من‌ُ این‌ بغض‌ پنهانی‌ !

من‌ از آیینه‌ ترسیدم‌ ، که‌ در آیینه‌ دیوی‌ بود !

سکوت‌ من‌ در انکاره‌ ، تماشایم‌ غریوی‌ بود !

و تندیس‌ِ تو ویران‌ شد ! به‌ دست‌ عاشقی‌ بُت‌ساز !

چه‌ ساده‌ باورت‌ کردم‌ ! دروغین‌ بودی‌ از آغاز !

فقط‌ از عشق‌ بود ! از عشق‌ ! اگر زانو زدم‌ بر خاک‌ !

مرا در سایه‌ها بُردی‌ ، تو اِی‌ خورشیدک‌ِ ناپاک‌ !

سرت‌ در حلقه‌یی‌ از نور ، دلت‌ در چنگ‌ اهریمن‌ !

بمان‌ در اوج‌ِ این‌ درّه‌ ، در این‌ معبد بمان‌ بی‌من‌ !

تو را هرگز کسی‌ جز من‌ ، دخیلی‌ بر نمی‌بندد !

به‌ این‌ عاشق‌ترین‌ عاشق‌ ، کسی‌ جُز تو نمی‌خندد !

من‌ از آیینه‌ ترسیدم‌ ، که‌ در آیینه‌ دیوی‌ بود !

سکوت‌ من‌ در انکاره‌ ، تماشایم‌ غریوی‌ بود !

و تندیس‌ِ تو ویران‌ شد ! به‌ دست‌ عاشقی‌ بُت‌ساز !

چه‌ ساده‌ باورت‌ کردم‌ ! دروغین‌ بودی‌ از آغاز !

  • سجاد نوروزی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی