سر انجام آفتاب مدیریتی صیدرضا قلمزن در حمیل نیز افول کرد و از سمت شهردار عزل گردید، ایشان متاسفانه در اواخر دوران مدیریتی به لحاظ تیپولوژی سیاسی مهره ی سوخته و مردود به شمار می رفت تا جایی که بعد از صدور حکم عزل وی مردم از عزل او با خبر بودند اما خود ایشان از این خبر اگاه نبوده.
با تغییر رئیس شورای شهر و افول نفوذ افراد و دوستان وی و همچنین عدم کارائی در پست شهردار و مهمتر از همه برآورده نشدن انتظارات مردم و شورای شهر،اعضای شورا را بر آن داشت تا وی را ار مدیریت شهرداری عزل و مسئول امور مالی "البته همه کاره شهرداری" را به صورت موقت به عنوان سرپرست این ارگان معرفی نمایند. شهر و بخش حمیل می رود تا با مدیریت جدید در حیطه شهرداری آینده ای دیگر را رقم زند . "انساء الله"
هر کاری کرد الاغ از پله پایین نیآمد. ملا الاغ را رها کرد و به خانه آمد . که استراحت کند. در همین موقع دید الاغ دارد روی پشت بام بالا و پایین می پرد .وقتی که دوباره به پشت بام رفت ، می خواست الاغ را ارام کند که دید الاغ به هیچ وجه آرام نمی شود. برگشت .
بعد از مدتی متوجه شد که سقف اتاق خراب شده و پاهای الاغ از سقف چوبی آویزان شده، بالاخره الاغ از سقف به زمین افتاد و مرد.
بعد ملا نصر الدین گفت لعنت بر من که نمی دانستم که اگر خر به جایگاه رفیع و پست مهمی برسد هم آنجا را خراب می کند و هم خودش را می کشد .