رسنـ خاطره ها

مشخصات بلاگ
رسنـ خاطره ها

..: بسـم‌ الله الرحمـن الرحیـم :..

غرض،نه نوشتن ترجمه‌ است بر آفتاب و نه-نعوذ بالله-تفسیر برأی کلام خدا. که این سیاهه، به مثابه نجوای یکی از
اهالی زمسـتان است با خردادِ کلام خدا و لاغیـر.

  • http://sound.nasr19.ir/index.php?id=2&mp3=http://setfa.net/images/hcek9qbbcu6t4z1i9bxi.mp3&as=1&ar=1&volume=100
پیوندهای روزانه

۸ مطلب با موضوع «دلنوشته :: متن» ثبت شده است

آن روزی که احمدی نژاد میبایست سـازش،بر مدار دیپلماسی کـوک باشد، فالش نواخت و سـاز مخالف زد ،تــا ‌مع الاسف جبهه رنجـور خـط امامی ها همچنان در گوشه ی رینگ سیاست بماند...
در سکانس امروزی صحنه ی دیپلماسی کشور که کوس رسوایی عشق و امید دولتی غربگرا به مسلک و خلق و‌ خوی مودبانه هوشمندانه اوباما گوش فلک را پر کرده است ...
و در شرایطی که دیگرجریان اقتدارگرای حاکمیتی کشور وارونه نعل میزند، و از تعامل و‌مذاکره صحیح با غرب میگوید و به آن افتخار میکند ...
از سویی دیگر برادران لاریجانی هم از خط حقوق بشر وارد ماراتن تعامل و‌مذاکره با استکبار شده اند، تا از قافله ی بده بستان با استکبار جا نمانند...
و در روزگاری که حتی مرد مقاومت ما هم ناچارا پی نشستن با نماینده امریکایی ها در چهارچوب منحوس ۵+۱ به تنش مالیده شده است و قبح مذاکره پنهانی ولایتی ها در نظرش ریخته است و با آن کنار آمده...
احمدی نژاد تنها کسی بود که میتوانست خمینی وار با فرسنگ ها فاصله از چالش مسری تعامل با آن فرد مودب و باهوش حرکت کند... اما چه سود که مرد باهوش سیاست ما در آخرین روزهای سیاسی مرد باهوش امریکایی ها در دام او افتاده است....
پ.ن: بنده منکر آن نمیشوم که در مردان سیاست امروز به سختی میتوان کسی را یافت که ابرآرمان انقلاب اسلامی یعنی فروپاشی نظام سلطه (لفظا امریکا) را به خوبی احمدینژاد فهمیده باشد، اما معتقدم در لایه ی راهبردی اشتباه اسفناکی کرده،‌است ... حتی اگر با این نامه، تمامی معادلات مربوط به آزادسازی این 2م.دلار راکه درنهایت میتوانست برگ برنده روحانی در شب انتخابات باشد، برهم ریخت!
زاکانی در نماز جمعه چندماه قبل از مذاکره پنهانی در دی ماه سال گذشته بر سر جاسوس ها پرده برداشت و از آن تمجید کرد...
صالحی : مذاکرات محرمانه با آمریکا با جلیلی و مصلحی هماهنگ می‌شد..


غرض در همه ی قافله یک مرد نبود... مرد اگر بود شایسته ی ناورد نبود...
تا خمینی منشانه در مقابل بازی مزدورانه ی اوباما و منافقانه مردان داخلی اش بایستد...

  • سجاد نوروزی

شکی نیست که همه ما و همه هستی مخلوق خداوند مهربانیم و مالک حقیقی همه چیز و همه کس خداست. اما گاهی این حقیقت فراموش می شود و یادمان می رود که خودمان و هرچه داریم، مُلک خداوند است و به صورت امانت، مدتی در اختیار ماست و هنگامی که آن فرصت تمام بشود، امانت از ما گرفته می شود و به دیگری واگذار می شود. همه این خانه ها، ماشین ها، پست و مقام ها و... چقدر دست به دست شده است و هرچند وقت یکی گفته است :

خانه من، ماشین من، میز و پست من و بعد مدتی خبری از او نبوده و شخصی دیگر این حرف را زده است!!

  • سجاد نوروزی

 در مورد خواب مطلب بسیار است ولی نکته قابل توجه آن است که اولا هر کس به خاطر شرایط بدنی خود به میزان خاص خودش به خواب نیاز دارد لذا نسخه واحدی برای میزان خواب نداریم. ثانیا تغیرات در ساعات خواب باید تدریجی باشد تا عوارض آن به حداقل برسد. کسی که برنامه خواب او غیر از محتوای ذیل است، باید به تدریج آن را تغییر بدهد. البته با توجه به شرایط خودش؛ لذا مثلا کسی که کارمند است مجبور است خوابش را به نحوی تنظیم کند که به کارش آسیب نزند و لو مثلا از خواب قیلوله محروم شود. شما می‌توانید از یک مشاور برای تنظیم خواب خود کمک بگیرید.

در روایات چند نوع خواب معرفی شده برای هر یک اثراتی بیان شده است. تحقیقات تجربی نیز این مطالب را تأیید می‌کند.

خواب غفلت : خوابیدن در مجلس پند و یادآوری است.

حضرت آیت الله مجتهدی ( حفظه الله ) می فرمایند : یکی از خطباء تهران می فرمودند : همیشه شخصی را می دیدم که در جلسات متعدد پای منبر من می آید ، لذا من هم نمی توانستم مطالب تکراری را بگویم ، روزی به او گفتم : امیدوارم صحبتهای من برای شما مفید باشد ، و باعث تضییع وقتتان نباشم زیرا شما را می بینم که الحمد لله مقید به شنیدن صحبتها و احادیث این حقیر هستید ، او گفت : بله ، مدتی است که دچار بی خوابی شده ام ، و دکتر هم توصیه کرده است که سعی کن بیشتر استراحت کنی و بخوابی ، اما با این وجود خوابم نمی برد ولی در پای منبر شما نمی دانم چگونه است که از همه جا بهتر می خوابم در آن موقع متوجه شدم که این شخص برای خوابیدن می آید نه برای درک مطلب . ظاهراً منبریها و وُعّاظ ، هم کار پدر را می کنند ، چون نصیحت می نمایند ، و هم کار مادر را ، چون لالائی می خوانند . آداب الطلاب ، ص349پ

خواب بدبختی : خوابیدن در وقت نماز است.

خواب لعنت (فیلوله ) : خواب بعد از طلوع آفتاب است که انسان را کسل می کند .

خواب عذاب (عیلوله ) : خواب بین الطلوعین ؛ از فجر (نماز صبح) تا طلوع آفتاب که مذموم و بد می باشد.

  • سجاد نوروزی

جناب آقای دکتر حسن روحانی، بیانات اخیر شما در همایش سفرای ایران در خارج از کشور ما را بر آن داشت تا این مطالب را صرفا جهت اطلاع با سواد ها و مجمع عقلا بنویسیم.

شما بیان داشتید که: «اگر دچار محاسبه غلط شویم به پیروزی نمی رسیم.» اول از همه شما بفرمایید ملاک و معیار شما از محاسبه درست چیست؟ چرا که در بسیاری مواقغ محاسبه شما با ولایت فقیه چه در زمان حضرت امام و پس از آن در تقابل بوده است. در زمان حضرت امام شما در مجلس با جمعی از دوستان و همفکرانتان تحت عنوان مجمع عقلا با برپایی جلسات محرمانه به فکر اتمام جنگ و صلح بودید که حضرت امام به محض اطلاع آن را طرد و منحل نمود و شدیدا در برابر آن موضع گرفت هرچند باز هم آن جلسات علی رغم اطلاع از نارضایتی امام برگزار می گردید!

در زمان آقای خاتمی هم که شما مسئول تیم مذاکرات بودید و نتایج آن مذاکرات را جزء افتخارات خود می دانید همچنان! ولی مقام معظم رهبری از آن به عنوان عقب نشینی تعبیر کردند. و اکنون هم با اینکه مقام معظم رهبری بارها اعلام داشتند که ما به آمریکا اعتمادی نداریم و به مذاکرات خوشبین نیستیم ولی شما و دوستانتان همچنان پس از گذشت زمان چندین ماه از مذاکرات و عدم رسیدن به آنچه که شما آن را پیروزی بزرگ و ترک برداشتن دیوار تحریم ها تعبیر کردید، همچنان امیدوارانه تمام تکیه خود را به مذاکره کرده اید. و با اینکه رهبری بارها فرمودند باید مشکلات را از درون حل کرد و نه از بیرون و مذاکره ولی شما همچنان با همان محاسبه عقلایی خودتان به پیش می روید.

اما در این باره که فرمودید: «عده ای شعار سیاسی می دهند اما بزدل سیاسی هستند هر وقت مذاکره می شود می گویند می لرزیم به جهنم، به جای گرم برید که نلرزید، خدا شما را ترسو و لرزان آفریده است.» باید بگویم که: اولا اگر ما می لرزیم، این لرزش و ترس ما نه از مذاکره است بلکه از سابقه درخشان مذاکره کنندگان و حقوق دانان ماست! و ما از عذاب و غضب الهی می ترسیم که خداوند در آیه ۱۱۳ سوره هود می فرماید: « و به کسانى که ستم کرده‏اند متمایل مشوید که آتش [دوزخ] به شما مى‏رسد و در برابر خدا براى شما دوستانى نخواهد بود و سرانجام یارى نخواهید شد». بله ما می ترسیم که نصرت و یاری خداوند را که تنها یاری کننده ماست، از دست بدهیم بخاطر برخی از محاسبات!

ثانیا شما گفتید که خدا شما را ترسو و لرزان آفریده است!! جناب آقای دکتر حسن روحانی آیا شما قرآن را نمی خوانید؟ یا اینکه قرآن را سلیقه ای می خوانید؟ و ندیده اید که قرآن کسانی را ترسو خطاب می کند که به دشمن و کفار و مستکبرین متمایل می شوند برای اینکه یک بار از جانب آنها زیانی نبینند. حال که شما پای خدا را به وسط کشیده اید ما با چند آیه از قرآن جوابتان را می دهیم شاید که در محاسبات شما تأثیری گذارد:

الَّذِینَ یَتَّخِذُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاء مِن دُونِ الْمُؤْمِنِینَ أَیَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ العِزَّةَ لِلّهِ جَمِیعًا  (۱۳۹ نساء)

آنان که کافران را به جای مؤمنان سرپرست و دوست خود می گیرند آیا عزت را نزد آنان می جویند؟ همانا عزت تماما از آن خداست.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْیَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ وَمَن یَتَوَلَّهُم مِّنکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (۵۱ مائده) فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَى أَن تُصِیبَنَا دَآئِرَةٌ فَعَسَى اللّهُ أَن یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَیُصْبِحُواْ عَلَى مَا أَسَرُّواْ فِی أَنْفُسِهِمْ نَادِمِینَ (۵۲ مائده)

  • سجاد نوروزی
چند روزی‌است که پیک خداوندگار دق الباب وجود کرده و ما را فراخوانده‌است به میهمانی بزرگ رمضان. لازم نیست جای دوری بروی، این میزبان عزیز خودش بر تو وارد می‌شود، سفره‌های رنگین از برکت و رحمتش را در وجودت می‌گسترد و نفس نفس‌هایت را معطر به ثنا و ثواب می‌سازد.

امسال با خود عهد کرده‌ام به پاس آمدنش قربانی کنم. آری، دشنه‌ای از اراده تیز کرده‌ام تا به آن هر‌آنچه که بوی نفسانیت و غیر می‌دهد، در وجود خویش سر ببرم.امسال را به تمامیت اجزا و جوارحم قول داده‌ام که لحظه لحظه‌های رمضان را انسان زیست کنم.
که مملکت وجود ما را تنها، سکونت انوار الهی سزاست.سربند جهادت را ببند که رمضان رزم‌گاه آمادگی برای جهاد اکبر است در طول سال...

  • سجاد نوروزی

به زمین ،خواب، خـدا،عشق
به خـودم مدیونم
به تمام عقربکهای زمان
که تو تقدیس شدی
به دلم مدیـونم
نفس بغض آلوده ی من
واژه هایم همه زخم...
تنِ تبداری بس سرد
بارش بی وقفه آه
تو چقد حظ بردی؟؟

              تو چقد حظ بردی؟؟

  • سجاد نوروزی

فرمان کورش

به نام ایزد جان و خرد

ایزد یکتایی که لحظه به لحظه بیشتر او را درک می کنیم

ای مردم بابل ما همه بندگان اهورامزدا هستیم. ما نه پیروزیم و نه شکست خورده! اما امروز در سراسر این سرزمین پهناور همگی با هم برابریم. همگی آزادیم و همگی پاکیم. ما همگی دوستیم. ما تنها یک دشمن داریم و دشمن ما اهریمن است و جز او دیگر سایه ای نیست. ما همگی نوریم. سربازان اهورامزداییم. از این لحظه من پادشاهی ام را بر  این مبنا در در تمام کره ی خاکی در سراسر این خاک پهناور که به فرمان من است اعلام می کنم. از این پس، نام شاهنشاهی ما هخامنشی خواهد بود و این را به یاد پدربزرگ عزیزم که بخشی از اندیشه های نیک او به من به ارث رسید، به عاریه بر می دارم. ما از این لحظه، اندیشه و دین هر کس را محترم خواهیم دانست. هر کس به دین خودش خواهد پرداخت، هر کس نتیجه ی انتخاب خود را خواهد دید. هیچ کس حق تجاوز به حقوق دیگری را ندارد. از این لحظه تمام بردگان آزادند. من تمامی گناهکاران را از این لحظه بخشیدم. هیچ کس مغضوب من نیست. هیچ بابلی از آنچه بوده نترسد، این یک بخشایش عمومی است و زنان بالشاسر که در حرمسرای بابل بوده اند از این لحظه آزادند. مال و اموالی در حد یک بازرگانی ثروتمند به هر یک از شما داده می شود و بعد شما می توانید به هر جای ایران پهناور، از هند تا مصر و از توران تا یونان که خواستید بروید. شوهر شما مرده و شما وارثان او هستید. داشته های شخصی خودتان را بردارید و از کاخ خارج شوید. تمامی خزانه ی بالشاسر در میان مردم همین شهر به مساوات تقسیم خواهد شد. میان مرد و زن، پیر و جوان و کودک تمایزی نیست. هر کس در قلمرو من به لطف اهورامزدا زندگی می کند از حقی مساوی با همه برخوردار است. تمامی تبعیدیان با هزینه حکومت هخامنشی به شهر و کشورشان باز خواهند گشت و با هزینه ی هخامنشی شهرها و معابدشان دوباره راه خواهد افتاد. من تا زمانی که به تمام سخنانم جامه ی عمل بپوشانم در این شهر خواهم ماند. آری، زمین مقدس است. ما نیز یک به یک مقدسیم. این اهورامزداست که ما را مقدس آفریده و ما جهان زیبا را زیباتر خواهیم کرد. برای چنین هدفی همگان کار خواهند کرد. همه به دین و زبان خویش خواهند پرداخت و همه آزاد خواهند بود.

  • سجاد نوروزی

آرام آرام روزهایم می گذرند و لحظات و ثانیه هایم را یکی یکی می بازم و می بینم که شیرین ترین اوقات یک عمر را به اندیشیدن لحظه ای حماقت حراج می کنم، حماقت دوست داشتن و حماقت ابراز کردن و ابراز دوست داشتن گناه نابخشودنی است که تا مرتکب بدان نشده باشیم نخواهیم درک کرد ازین رو که قیمت ابراز را از قیمت خود باید پرداخت و هرچه خرج کنیم از قیمت خودمان کسر کرده ایم و این واقعیتی است که یا نباید تجربه اش کرد و یا اگر راه  به خطا رفتیم حتی ناخواسته می بایست تاوانش را نیز بپردازیم ، و چه وحشتناک است فکر کردن و اندیشیدن و پی بردن به مفهومی که بدان ایمان داشته بودیم و حال می سنجیم که نه ! این گونه نبوده و همه صفات نیک وقتی خوب است که اتفاقا ً خالص نباشند و در هر کدام از آنها به قدر کفایت و به اندازه ی شرایط ناخالصی داشته باشند و تردید نکنید که اینها هستند . همان گونه که شکر بی انتظار وجود نداشته و اگر بنده بداند که خدایش نخواهد داد به همان داده نیز شکر نخواهد کرد ، دیروز را در پی کودکی باختیم و امروز را در پی چاره سازی اوقات از دسترفته و فردا را هم که کسی ندیده که شاید هم نباشد ، و چه قدر جالب است که همه نگرانند و من بی خبر که همه دوستم دارند و من بی خبر که همه یارند و من بی خبر که شاید او نیز رفاقت کرده است و من بی خبرم ، ولی به جرم سکوتش نمی بخشمش و به اشد مجازات تا عبد زندانی قلبم خواهمش کرد و خود را نیز نخواهم بخشید و سوز جدایی را به چشمانم خواهم ریخت تا درس عبرتی شوم برای عبرت نیافتگان و این حکم به شرط عاقل شدن باطل شود تا بدانیم که به هر کوی از سر دل نباید رفت و یادمان باشد هرچند نا چیز ولی عقل و جسارت و خودخواهی را همواره جیره داشته باشیم که در نهایت پا قلم شده، با کاسه گدایی چه کنم چه کنم بر سر چهار راه تنهایی وجب به بخت از دست داده نزنیم

  • سجاد نوروزی